زندگی با کوله پشتی|در ستایش زندگی

منتشرشده توسط hamidabedini در تاریخ

حوالی سال 1351 شمسی، یک فیلم ساز و زیبایی شناس ایتالیایی به نام پیر پائولو پازولینی ، که پس از مطالعه ی هزار و یک شب، علاقمند به فرهنگ شرق شده بوده، راه می افتد و برای ساخت یکی از داستان های هزار و یک شب، با یک تیم از ایتالیا می آید یمن ( صنعا ). و با همان تیم برای ادامه ی ساخت اثر ارزشمندش راهی ایران ( اصفهان ) می شوند. و یکی از متفاوت ترین روایت ها از هزار و یک شب (+) را می سازند و می روند. فیلم در سال 1974 به پرده می رود و در همان سال جایزه بزرگ جشنواره کن (+) را از آن خود می کند. به نظرم زندگی با کوله پشتی ، که شیوه ی مختص پازولینی بود این فیلم را ساخت. پرونده ی این فیلم را با همین توضیح کوتاه می بندم و می روم سراغ یکی از روایت های کناری این رخ داد.

در روزهایی که پازولینی می خواسته بیاید برای فیلمبرداری بخشی از این پروژه که در ایران و یمن انجام می شده، شخصی به نام روبرتو ویلا، ( که در ان روزها عکاس و خبرنگار بوده و بعدها یکی از محبوب ترین صدا پیشگان ایتالیا شد ) برای مصاحبه ای پیش آقای پازولینی می آید.

پازولینی هم اعصاب درست و حسابی برای برخورد با آقایان نداشته و خیلی روی خوشی به روبرتو ویلا نشان نمی دهد. و عنوان می کند که عازم سفر است و اصلا علاقه و فرصتی برای مصاحبه ندارد.

ویلا همان جا در دفتر پازولینی می گوید، آقا اصلا مصاحبه را بی خیال. اگر اجازه بدهید من هم به عنوان عکاس با شما بیایم. هیچ هزینه ای هم نمی خواهم. امتیاز انتشار عکس ها را هم می دهم به خودتان. در همین لحظه لبخندی روی لب های پازولینی می نشیند. او که ماجرا را این گونه می بینید و می فهمد این آقای ویلا آدم بی آزاری ست به او اجازه می دهد که در این سفر صد روزه همراهشان بیاید.

حاصل آن تصمیم هوشمندانه ی روبرتو ویلا، عکاسی از مردم کوچه و خیابان های صنعا و اصفهان و همچنین پشت صحنه ی ” گل هزار و یک شب است “.

مجموعه عکسی که در کنار این فیلم ارزشمند، خودش تبدیل شده به یکی از شفاف ترین رسانه ها از شناخت پازولینی. مجموعه ای بی نظیر از مردم شناسی، مستند نگاری و تاثیرات عمیش بر زندگی روبرتو ویلا.

چند وقت پیش هم به همت مجموعه گالری کارخانه آرگو، نمایشگاهی از عکس های روبرتو ویلا، با عنوان ” حقیقت نه یک رویا ” در این گالری برگزار شد.

مجموع فعالیت ها و روند کارهای روبرتو ویلا من را یاد دوستی انداخت که همیشه می گفت : ” به چیزای خیلی بزرگ نباید فکر کرد، اونا خودشون ساخته میشن، از همین چیزهای کوچیک هم ساخته می شن.

یک حال خوبی جایی هست، خیلی به دیر و دور موکولش نکنید. بگیرید و لذتش رو ببرید. صبحونه دعوتتون کردن برید، دیگران رو به دیدن تئاتر دعوت کنید. اصلا زندگی با کوله پشتی قشنگه. خیلی نیاز به آمادگی زیادی نداره “

زندگی با کوله پشتی|در ستایش زندگی


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *